پیام تصویرشهدای شهرستان عباس آباد

تصاویر و دست نوشته های شهدای شهرستان عباس آباد مازندران

پیام تصویرشهدای شهرستان عباس آباد

تصاویر و دست نوشته های شهدای شهرستان عباس آباد مازندران

شهید تقی میرزاپرچی

 

با درود و سلام محضر مقدس حضرت احدیت ایزد منان و یکتا  هدایت کننده ملائک و ملکوت و محضر معظم رسولان ، پیام رسانده اش از نوح تا محمد (ص) واز محمد (ص) تا ائمه طاهرین آن منجیان عالم حقانیت تا منجی عالم بشریت حضرت حجت (س) آن کوبنده دژخمیان و ظالمان و تا نائب برحقش روح الله الموسوی الخمینی و دست اندرکاران نظام برحق عدالت و سندهای پرافتخار سعادت شهادت پیشگان راه حسین ، شهدای کربلای روح الله از کردستان بخون تبیده تا دزفول ویران شده و خرمشهر بخون آغشته و تا صخره های کردستان قهرمان و زمین مسطح اهواز قهرمان و با درود و سلام به محضر ایثارگران پشت جبهه عزیزان سنگر نشین این منطقه و با سلام خدمت خانواده های شهدا و خانواده عزیزم .

خدایا ! این وصیتنامه را در حالی می نویسم که با کوله باری از گناه به هیچ جا راه نبرده ام و فقط شرمنده و درمانده رو به درگاه تو آورده ام زیرا که در رحمت تو همیشه باز است و لطف و مهر تو چنان عظیم است که با این کوله بار عظیم  گناه باز بنده ات را می بخشی و اورا می پذیری .

پدر و مادر خود میدانید که ما امانتی هستیم از طرف خداوند در اختیار شما ،دیر و یا زود خداوند امانت های خورا تحویل خواهد گرفت حال اگر سعادت پیدا کردم و راه معنویت را برگزیدم برخود ببالید که چنین فرزندی داشتید ودر این راه تقدیم نمودید ، لذا از شما می خواهم که همچون پدران و مادران دیگر عزیران ، استقامت را پیشه خود کنید و حلالم کنید و خطاهایی را که از من سرزده و باعث ناراحتی شما گشته است به بزرگی خود ببخشید و شهادتم را سعادتم قرار دهید امیدوارم که در زندگیتان پیروز و کامیاب باشید .

خواهران عزیزم و زینبیان خانه ام ، در شهادتم گریه مکنید زینب شیر غرنده در کربلای حسین استوار باشید و خطبه شهادتم را همچون پتکی آهنین فریاد زنید و همچون زینب های دیگر سلاح آتشین خود را تا آن را که شرق و غرب را به لرزه در می آورد حفظ نمائید که خودتان می دانید حجابتان از سرخی خون من با ارزش تر است .

برادران عزیرو بهتر از جانم ، ای رهروان راه پر هفتخارم ، ای برادران همیشه در سنگرم ، ای امیدان امام آن اسوه تقوا و صداقت ، از این که توانستم نقشی در این داشته باشم برخود می بالم ولی خداوند بنده خودرا نا امید نمی کند

 برادرانم ، اگر سعادتی نصیب من شد از شما می خواهم ممچون عزیزان کربلا صبور باشید و صبر و تقوا را پیشه کنید و هنگامی حجله دادمادیم را تظاره می کنید نگویید برادرجان چرا حجله ات ماتم زده است ؟ و بدانید و به امتم بگویید که حجله ام سنگر عروسم ،اسلحه نقل و شیرینی ام ،رگبارسلاحم اسپند حمام باروت اسلحه ام و حنایم خون من است و آنقدر آن حجله را و غروس و نقل و اسپند را دوست دارم که در آن هنگامی که کسی را نمی شناختم برادارنم هنگامی که اتومبیل پیکرم توسط امت حزب الله گل باران می شود برخیز سلاح از دست افتاده مرا بگیرید و سنگر خالی مرا پر کنید و نظاره کنید که چه حماسه هایی دارد حجله خونین من و قصه های حجله ام را گوش کنید که چه نوای آشنایی دارد .

برادارانم ، امیدان انقلاب ، هنگامی که به آرزوی دیرینه خود می رسم که در خون سرخم بغلطم و عروس شهادت را در آغوش گیرم .  

خدایا تو خود شاهدی از روزی که خود را شناختم،تو را نیز شناختم و از زمانی که تو را  شناختم  به سویت شتافتم وتا آنجاکه برایم امکان داشت درراه توکوشیدم.

خدایا،ای معبودم و معشوقم وهمه کاره ام نمی دانم دربرابر عظمت تو چگونه ستایشت کنم ولی همین قدر می دانم که هرکس تو را شناخت عاشقت شد و هرکس عاشقت شد دست از همه چیز شست و به سوی تو شتافت واین را به خوبی در خود احساس کرده و امیدوارم این احساساتم سعادتی عظیم برای من باشد .

از برادارن بسیجی می خواهم بعدازشهادتم برایم تبلیغ نکنید بلکه برای صدور اسلام و انقلاب تبلیغ کنید .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد